عوامل خارجی و بیرونی تاثیر گذار بر روی داروها
مقدمه، ص: ۱
عوامل خارجى بر دارو
بعضى از حالات که به وسیله صنعت بر داروها عارض مىشود حکم داروها نیز تغییر مىیابد و ویژگىهاى اولیه آنها دگرگون مىشود، مثلًا پختن، کوبیدن، آتش زدن، شستن، یخ بستن از سرما، مجاورت دارویى با داروى دیگر، شاید دارو را از حالى به حالى دگرگون سازد. گاهى آمیختن دارویى با دارویى دیگر خصایص اولیه دارو را تغییر مىدهد.
پختن دارو
دارویىهایى هستند که جِرمش متراکم و غلیظ است و تا بسیار نجوشانى اثرى نمىبخشد مانند: ریشه کبر، زراوند، زرنباد و شبیه آنها.
دارویى که در حالت اعتدال است باید به حالت اعتدال جوشیده شود، چراکه اگر بسیار بجوشد از تأثیر مىافتد. مانند: داروهاى مدر، استوخودوس.
دارویى که رقیقتر از حالت اعتدال است و کمترین جوشیدن براى آن کافى است اگر بیشتر از یک غُل بجوشد تأثیر دارویى را از دست مىدهد مانند: افیتمون.
کوبیدن دارو
برخى از داروها بعد از کوبیده شدن اثرى ندارند، مانند: سقمونیا. پس باید با کمال نرمش و آهستگى و تأنّى کوبید و نباید بر آن فشار زیاد آورد تا بر اثر فشار کوبیدن چنان گرمایى حاصل شود که نیروى آنها را تباه گرداند. مثلًا دارویى که خلط یا درد را بیرون مىراند، اگر در کوبیدن آن افراط کنند خاصیتش را از دست مىدهد و تنها مواد آبکى را دفع مىنماید؛ زیرا آنقدر ریز شده که بسیار زود نفوذ مىکند و به اندامى مىرسد که مورد نظر نبوده است. صمغها نیز بر اثر کوبیده شدن تأثیر خود را از دست مىدهند. اگر آنها را در آب حلّ کنند بهتر از آن است که بکوبند.
سوزاندن دارو
مقدمه، ص: ۲
برخى از داروها را باید سوزاند تا از تأثیرش کاسته شود و برخى را نیز به این منظور باید سوزاند تا تأثیرش بیشتر گردد. به طور کلّى هدف از سوزاندن دارو یکى از حالات پنجگانه زیر است:
۱) از حدّت دارو بکاهیم مانند: زاج
۲) دارو حدّت یابد مانند: آهک
۳) دارویى که مىخواهیم لطیف شود مانند: خرچنگ و شاخ گوزن
۴) براى کوبیدن و خرد شدن آمادگى پیدا کند مانند: ابریشم.
۵) براى اینکه از تباهى گوهرش اثرى نماند مانند: کژدم که آن را براى معالجه سنگ مثانه مىسوزانند.
شستن دارو
۱) وقتى دارو بیش از حدّ لازم گرم است، به وسیله شستن رو به سردى مىآورد و اعتدال مىیابد. آن بخش از دارو که مزاج خاکى دارد وقتى به آتش کشیده مىشود گرمى را از آتش دریافت مىدارد. عمل شستن آن را از گرمى اکتسابى مىرهاند. آهک شسته همین حالت را دارد.
۲) شستن دارو گاهى نه تنها بدین منظور است که سردى بخشد بلکه منظور آن نیز است که اجزاى دارو را کوچک سازد و صیقل دهد و آماده بهرهبردارى نماید. مانند نرم کردن توتیا در آب.
۳) در دارو نیرویى است که کارى به آن نداریم و مىخواهیم آن را از دارو دور نماییم مثلًا عمل شستشو را در سنگ ارمنى و لاجورد انجام مىدهیم تا نیروى تهوّعآور را از دست بدهند.
منجمد کردن دارو
هر دارویى
گوهرش سرد است و در حالت انجماد نیروى لطیف را از دست مىدهد و سردیش افزایش مىیابد.
مقدمه، ص: ۳
مجاورت دارو با داروى دیگر
داروها گاهى بر اثر همنشینى و مجاورت کنش، ویژه خود را تغییر مىدهند. داروى سرد از همسایه گرم، گرمى کسب مىکند و داروى گرم از همنشینى سرد به سردى مىگراید. بسیارى از داروهاى سردمزاج را که در کنار شبرم، جندبیدستر و مشک قرار دهند به گرم مزاجى روى مىآورند و گرمى مىبخشند. بسیارى از داروهاى گرم را اگر در مجاورت کافور و صندل که سردند بگذارند به سردى مىگرایند.
آمیزش داروها
در آمیزش داروها با هم یکى از حالات زیر ایجاد مىشود:
۱) اثرات دارویى با آمیختن بیشتر گردد.
۲) داروها بر اثر آمیزش اثر خود را از دست بدهند.
۳) خطرات دارو از بین برود و مفید واقع مىشود.
حالت اول: برخى از داروها داراى نیروى اسهالى هستند ولیکن بدون کمک از غیر نمىتوانند کار را یکسره کنند. پس به کمکى نیازمند هستند تا قوّت لازم را بیابند مثال: گیاه تربُد مسهل است ولى نه به آن اندازه که براى اسهال شدید به کار آید حال اگر فلفل و داروهاى لطیف همراه تربد باشند در عمل تحلیل بردن به آن کمک مىکنند و اسهال سریعتر صورت مىگیرد.
زراوند داراى نیروى قبض شدید است، لیکن قوت بازکنندگى نیز دارد که از اثر آن مىخواهد. اگر زراوند را با گل ارمنى یا با اقاقیا مخلوط کنیم به شدّت قابض خواهد شد.
آمیختن داروها گاهى به منظور نفوذ کردن و رسیدن به مقصد صورت مىگیرد مثلًا در مورد زعفران که گلمحمدى و کافور و بُسد را با آن مىآمیزند تا به قلب برسد.
گاهى آمیختن داروها عکس هدف قبلى است یعنى براى بازداشتن و به تعویق انداختن است. مثلًاداروهاى لطیف و نفوذکننده را که براى معالجه کبد به کار آید با تخم ترب مىآمیزند تا تخم
مقدمه، ص: ۴
ترب آن دارو را تا مدتى که لازم است در کبد حبس نماید و الّا زودتر از مطلوب از کبد خارج مىشود.
حالت دوم: دو نوع از داروها که هر دو، یک اثر مىبخشند لیکن اثر آنها به وسیله دو نیروى متضاد یا شبیه متضاد است. اگر این دو نوع دارو با هم باشند چنانچه یکى از آن دو زودتر برسد. اثر خود را نشان مىدهد و اگر هیچکدام از دیگرى پیشى نگیرد و با هم به مقصد برسند مانع کار یکدیگر مىشوند و هیچ کارى انجام نمىدهند. مثال: هلیله و بنفشه این حالت را دارند. بنفشه نرمىبخش است و هلیله متراکم کردن اثر مسهلى دارد. اگر هر دو با هم در یک آن، بر ماده وارد آیند اثرى نخواهند بخشید اگر هلیله قبلًا بیاید و بعد از آن بنفشه یکى از آنها بیکار مىماند و چنانچه بنفشه اول بیاید و نرمش دهدو بعداً هلیله فشار آورد اثر قوىتر مىگردد.
حالت سوم: صبر و کتیرا و مقل. صبر مسهل است و معده را مىپالاید ولى خراشنده است و دهانه رگها را باز مىنماید ولى کتیرا پوشاننده و چسبنده است و مقل قابض است. هرگاه صبر را به روان کردن کار دفع استعمال نماییم اگر آن را با کتیرا و مقل آمیزیم در این صورت صبر اسهال مىدهد. کتیرا آنچه را که صبر تراشیده پر مىنماید و مثل دهانه رگها را تقویت مىکند. «۱»
__________________________________________________
(۱). گام اول (دارو)- مولف: یوسف درویش- ناشر: شرکت باورداران.